


 استیک
استیکI ordered a steak for dinner.

 من برای شام یک استیک سفارش دادم.
من برای شام یک استیک سفارش دادم.A thick slice of meat, usually from a cow, that is cooked and eaten.
He grilled a steak on the barbecue.
 او یک استیک را روی باربیکیو گریل کرد.
او یک استیک را روی باربیکیو گریل کرد.The restaurant serves a delicious steak.
 این رستوران یک استیک خوشمزه سرو می کند.
این رستوران یک استیک خوشمزه سرو می کند.She prefers her steak medium rare.
 او استیکش را نیم پز ترجیح می دهد.
او استیکش را نیم پز ترجیح می دهد.grilled steak
 استیک کبابی
استیک کبابیsteak dinner
 شام استیک
شام استیکribeye steak
 استیک ریبای
استیک ریبایbeef
filet
cutlet
 نرم کردن
نرم کردنThey will steak the meat before serving it.

 آنها قبل از سرو کردن گوشت را نرم می کنند.
آنها قبل از سرو کردن گوشت را نرم می کنند.To cook or prepare meat, especially in a way that makes it tender and flavorful.
We should steak the chicken for dinner.
 ما باید برای شام مرغ را نرم کنیم.
ما باید برای شام مرغ را نرم کنیم.He likes to steak the beef before grilling it.
 او دوست دارد قبل از کباب کردن، گوشت گاو را نرم کند.
او دوست دارد قبل از کباب کردن، گوشت گاو را نرم کند.Make sure to steak the pork for extra flavor.
 حتماً برای طعم بیشتر گوشت خوک را نرم کنید.
حتماً برای طعم بیشتر گوشت خوک را نرم کنید.steak the meat
 نرم کردن گوشت
نرم کردن گوشتsteak the chicken
 نرم کردن مرغ
نرم کردن مرغsteak the vegetables
 نرم کردن سبزیجات
نرم کردن سبزیجاتmarinate
tenderize
season