Site Language: EN
زنگ زدنThey will knell the bell at noon.
آنها در ظهر زنگ خواهند زد.To ring a bell slowly, especially for a funeral or to signal death.
The church will knell the bell for the departed.
کلیسا برای درگذشتگان زنگ خواهد زد.As the sun set, they began to knell the bell softly.
وقتی خورشید غروب کرد، آنها به آرامی زنگ زدند.We gathered to hear the bell knell for our friend.
ما جمع شدیم تا زنگ برای دوستم به صدا درآید.knell the bell
زنگ زدنknell for the dead
برای مردگان زنگ زدنknell in mourning
در عزاداری زنگ زدنtoll
ring
sound
زنگThe knell of the bell echoed through the church.
صدای زنگ در کلیسا طنین انداز شد.The sound of a bell rung slowly, often to mark a death or funeral.
The knell rang out as the procession began.
با شروع مراسم، زنگ به صدا درآمد.We heard the distant knell signaling the end of the service.
صدای زنگ دوردست را شنیدیم که پایان مراسم را اعلام کرد.Each knell reminded us of those we had lost.
هر بار که زنگ به صدا درمی‌آمد، ما را به یاد کسانی که از دست داده بودیم می‌انداخت.funeral knell
زنگ تشییعdistant knell
زنگ دوردستsolemn knell
زنگ با وقارtoll
ring
chime