appeal
Verb (v.) | en-us
/əˈpiːl/
make a serious or urgent request, typically to the public.
درخواستوارد شوید تا این کلمه را اضافه کرده و دسته شخصی خود را بسازید.
مثال اصلی
آنها از کمک خواستند.
They appealed for help.
آنها از کمک خواستند.نمونه‌های دیگر
He made an appeal to the crowd.
The charity appeals to donors.
برای دسترسی کامل رایگان وارد شوید
هم‌آیی‌ها
appeal for
appeal to
strong appeal
مترادفها
request
plea
petition
appeal
Noun (n.) | en-us
/əˈpiːl/
A serious or urgent request, typically to the public.
التماسوارد شوید تا این کلمه را اضافه کرده و دسته شخصی خود را بسازید.
مثال اصلی
این فیلم جذابیت شدیدی برای تماشاگران داشت
The movie had a strong appeal to the audience
این فیلم جذابیت شدیدی برای تماشاگران داشتنمونههای دیگر
The appeal of the product was its simplicity
The charity event had a great appeal to donors
برای دسترسی کامل رایگان وارد شوید
هم‌آیی‌ها
appeal to emotions
appeal court
appeal for help
مترادفها
attract
entice
charm