Site Language: EN
الگوریتمThe algorithm helps the computer find the fastest route.
الگوریتم به کامپیوتر کمک می‌کند تا سریع‌ترین مسیر را پیدا کند.A set of rules or steps used to solve a problem or complete a task, especially in computing.
The algorithm sorts the data quickly.
این الگوریتم داده‌ها را به سرعت مرتب می‌کند.She wrote an algorithm to analyze the results.
او یک الگوریتم برای تحلیل نتایج نوشت.This algorithm predicts the weather accurately.
این الگوریتم آب و هوا را به دقت پیش‌بینی می‌کند.search algorithm
الگوریتم جستجوsorting algorithm
الگوریتم مرتب‌سازیmachine learning algorithm
الگوریتم یادگیری ماشینprocedure
formula
method
میزبانی کردنThey will host the event at their home.
آنها این رویداد را در خانه خود میزبانی خواهند کرد.To receive or entertain guests.
She will host a dinner for her friends.
او یک مهمانی شام برای دوستانش میزبانی خواهد کرد.We are going to host a party this weekend.
ما قصد داریم این آخر هفته یک مهمانی میزبانی کنیم.He loves to host family gatherings.
او دوست دارد میزبان گردهمایی های خانوادگی باشد.host a party
میزبانی یک مهمانیhost an event
میزبانی یک رویدادhost guests
میزبانی مهمانانentertain
receive
welcome
آگاهیShe regained consciousness after the fall.
او پس از سقوط به هوش آمد.The state of being aware of and able to think about one's own existence and surroundings.
He lost consciousness during the surgery.
او در حین جراحی بیهوش شد.The loud noise brought her back to consciousness.
صدای بلند او را به هوش آورد.After the meditation, he felt a deep sense of consciousness.
پس از مدیتیشن، او احساس عمیق آگاهی کرد.state of consciousness
وضعیت آگاهیaltered consciousness
آگاهی تغییر یافتهlevel of consciousness
سطح آگاهیawareness
perception
mindfulness
شبیه سازیThe simulation of a conversation helped her prepare for the interview.
شبیه سازی یک گفتگو به او کمک کرد تا برای مصاحبه آماده شود.The act of pretending or making something appear real.
The simulation of a flight made him feel like a pilot.
شبیه سازی پرواز به او حس خلبان بودن را داد.In class, we used a simulation to learn about the ecosystem.
در کلاس، ما از یک شبیه سازی برای یادگیری در مورد اکوسیستم استفاده کردیم.The game provides a simulation of city life.
این بازی شبیه سازی از زندگی شهری را ارائه می دهد.virtual simulation
شبیه سازی مجازیrealistic simulation
شبیه سازی واقعیcomputer simulation
شبیه سازی کامپیوتریimitation
replication
representation
شبکه عصبیThe neural network helped the computer recognize images.
شبکه عصبی به کامپیوتر کمک کرد تا تصاویر را تشخیص دهد.A system of algorithms that mimics the way human brains operate to process data and learn from it.
The neural network improved the chatbot's responses.
شبکه عصبی پاسخ های چت بات را بهبود بخشید.Researchers used a neural network to analyze the data.
محققان از یک شبکه عصبی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کردند.A neural network can predict stock market trends.
یک شبکه عصبی می تواند روند بازار سهام را پیش بینی کند.deep neural network
شبکه عصبی عمیقartificial neural network
شبکه عصبی مصنوعیconvolutional neural network
شبکه عصبی کانولوشنالmachine learning model
artificial intelligence system
computational model
کلمات/عبارات1015
با این دک، جهان وست‌ورلد را کاوش کنید! انگلیسی را با کلمات و صحنه‌های یادگار از وست‌ورلد یاد بگیرید و عمیق‌تر وارد لحظات برجسته آن شوید. لذت ببرید!
| Terms |
|---|
| .... |
| .... |
| .... |
| .... |
| .... |
با دیکشنری تصویری قدرتمند رایگان و فلش‌کارت‌ها.