trinken معنی، تلفظ، کاربرد در جمله، مترادف‌‌ها، ...

trinken

Verb (V.) | de

/ˈtʁɪŋkən/

Flüssigkeit durch den Mund aufnehmen.

نوشیدن

مثال اصلی

Ich trinke Wasser.

من آب می نوشم.

نمونه‌های دیگر

Ich trinke Kaffee.

Er trinkt Saft.

Sie trinkt Tee.

برای دسترسی کامل رایگان وارد شوید

هم‌آیی‌ها

Wasser trinken

Bier trinken

Milch trinken

مترادف‌ها

saufen

schlürfen

genießen

trinken

Verb (V.) | de

/ˈtʁɪŋkən/

Die Handlung, Flüssigkeit zu konsumieren.

مثال اصلی

Er trinkt jeden Morgen Kaffee.

نمونه‌های دیگر

برای دسترسی کامل رایگان وارد شوید

هم‌آیی‌ها

مترادف‌ها

trinken

Verb (V.) | de

/ˈtʁɪŋkən/

Etwas trinken, Flüssigkeit konsumieren.

مثال اصلی

Ich trinke gerne Tee.

نمونه‌های دیگر

برای دسترسی کامل رایگان وارد شوید

هم‌آیی‌ها

مترادف‌ها

trinken

Verb (V.) | de

/ˈtʁɪŋkən/

Das Trinken von Trinkschokolade.

مثال اصلی

Ich möchte Trinkschokolade trinken.

نمونه‌های دیگر

برای دسترسی کامل رایگان وارد شوید

هم‌آیی‌ها

مترادف‌ها

trinken

Verb (V.) | de

/ˈtʁɪŋkən/

Alkoholische Getränke konsumieren.

مثال اصلی

Er trinkt Bier.

نمونه‌های دیگر

برای دسترسی کامل رایگان وارد شوید

هم‌آیی‌ها

مترادف‌ها

وارد شوید تا این کلمه را اضافه کرده و دسته شخصی خود را بسازید.