


 گذاشتند
گذاشتندWir ließen die Dinge ihren Lauf nehmen.

 ما گذاشتیم اوضاع روال خود را طی کند.
ما گذاشتیم اوضاع روال خود را طی کند.Die Handlung, etwas geschehen zu lassen oder nicht einzugreifen.
Wir ließen die Kinder spielen.
 ما گذاشتیم بچه ها بازی کنند.
ما گذاشتیم بچه ها بازی کنند.Sie ließen das Auto stehen.
 آنها ماشین را همانجا گذاشتند.
آنها ماشین را همانجا گذاشتند.Er ließ die Musik laufen.
 او گذاشت موسیقی پخش شود.
او گذاشت موسیقی پخش شود.die Dinge ihren Lauf lassen
 گذاشتن اوضاع به حال خود
گذاشتن اوضاع به حال خودjemandem freien Lauf lassen
 به کسی آزادی عمل دادن
به کسی آزادی عمل دادنetwas seinen Lauf nehmen
 چیزی روال خود را طی کند
چیزی روال خود را طی کندzulassen
gestatten
erlauben
 گذاشتند/اجازه دادند
گذاشتند/اجازه دادندDie ließen waren wichtig für die Entscheidung.

 آن «لیسن» ها برای تصمیم مهم بودند.
آن «لیسن» ها برای تصمیم مهم بودند.Eine Form des Verbs "lassen", die in der Vergangenheit verwendet wird.
Die Eltern ließen die Kinder spielen.
 والدین به بچه ها اجازه دادند بازی کنند.
والدین به بچه ها اجازه دادند بازی کنند.Wir ließen das Auto reparieren.
 ما گذاشتیم ماشین تعمیر شود.
ما گذاشتیم ماشین تعمیر شود.Sie ließen die Blumen gießen.
 آنها گذاشتند گل ها آبیاری شوند.
آنها گذاشتند گل ها آبیاری شوند.ließen sich überzeugen
 متقاعد شدند
متقاعد شدندließen die Zeit verstreichen
 اجازه دادند زمان بگذرد
اجازه دادند زمان بگذردließen die Arbeit ruhen
 کار را متوقف کردند
کار را متوقف کردندließen
überließen
gestatteten